بابا محسنبابا محسن، تا این لحظه: 40 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره
مامان زینبمامان زینب، تا این لحظه: 31 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره
یکی شدنمونیکی شدنمون، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 15 روز سن داره
آشیونه پرمهرمونآشیونه پرمهرمون، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 19 روز سن داره
مرد کوچولوی ما علی مرد کوچولوی ما علی ، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 2 روز سن داره
ثبت خاطرات علی آقاثبت خاطرات علی آقا، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 2 روز سن داره

بهونه زندگی(علی)

👨‍👩‍👦زندگی زیباست وقتی ما سه تا کنار هم باشیم👨‍👩‍👦

کلاس قرآن و حرف ق

بعد از مدت ها که قرار بود ببرمت کلاس قرآن بالاخره ۲۱ام خرداد رفتیم کلاس قرآن سرخواجه هشتم خدا رو شکر خیلی دوست داری کلاست رو و معلم مهربونی هم داری خانم زارعی و اما شما حرف   ق   یا   غ   رو   د   تلفظ می کردی که صبح روز ۶ام تیر ماه برای اولین بار غ یا ق رو درست تلفظ کردی فقط مونده حرف   ک    که  ت   تلفظ میکنی مثلا به کو کو میگی تو تو البته بهت میگم بگو   ک   میتونی بگی ولی توی کلمه نمیتونی هنوز ...
23 تير 1396

مادرجون آسمونی شد

سلام عزیز دلم سلام پسر نازم قرار بود وبلاگ رو سر و سامان بدم که نشد مادرجون نیمه های ماه رمضون حال خوشی نداشت این مدت آخر هفته ای ۳ روز میاوردنش گرگان برای دیالیز روز و شبای سختی بود دیدن این همه مریضی باهم واقعا سخت بود خواهش های که مادر جون میکرد که ببریمش خونه ولی کاری از ما برنمیومد آمبولانس راضی نمیشدن میگفتن مریض شما هرچی کمتر تکون بخوره بهتره تا شب سه شنبه ۱۲ام ماه رمضان خونه خاله محدثه افطار بودیم که گفتن حاش خیلی بده همه رفتیم اون شب یه جورایی جوابمون کردن فرداش هم اجازه دیالیز ندادن چون حالشون خوب نبود تاپنج شنبه که یه دفعه زنگ زدن مریضتون برای دیالیز میاد گرگان و من و بابایی مثل شبای دیگه مسئولیت بردن ما...
18 تير 1396
1